پانته آپانته آ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

هدیه خدای مهربون به زندگی ما

انتظار دیدنت

پانته آ ی گل مهربونم سلام خوبی مامانی؟؟؟؟ امروز به حساب تقویم مامانی رفتی توی ماه 7 که اومدی پبشم خیلی دوست دارم زودتر ببینمت ولی هنوز باید صبوری کنم خیلی دلم می خواد مثل بقیه مامانا برم تو خیابونا و ساعتها بچزخم و چیزای خوشگل برای شما نازنین بخرم ولی خودمو قانع کردم که این 3 ماه باقی مونده رو هم تحمل کنم تا خدایی نکرده اتفاقی برای خانمی نیافته طبق حساب سونو گرافی روز شنبه یعنی 4 شهریور سن شما 26 هفته ی کامل میشه   و مامانی هم خدا رو شکر می کنه که تا اینجای سفر با هم بودن به خوبی گذشته دفعه دیگه که برم سونو  حتما عکساشو برات می زارم تا ببینی تو شکم مامانی چه شکلی بودی تا اون موقع باید حسابی بزرگ بشی عزیزم ...
2 شهريور 1391

چی شد اسمتو گذاشتیم پانته آ؟؟؟؟؟

سلام اما چی شد که اسم تک گل زندگی ما پانته آ شد !!!! راستش مامانی از اسمهایی که به آ ختم می شدن خیلی خوشش میاد همون اوایل که تازه فهمیده بودم که شما دختر هستین همش اسمهای مختلف رو تو ذهنم بررسی می کردم و مجسم می کردم که وقتی شما بزرگ شدی شخصیت شما با اسمت همخوونی داشته باشه بابایی هم فقط فقط اسم های ایرانی دوست داره شما هم که خانم گل بابایی هستی خلاصه روزهای اول بارداری که روزای خیلی سختی بودن از نظرجسمی و روحی یه روز صبح بابایی که هرروز به ما زنگ می زد تا حالمون رو بپرسه یهو بدون مقدمه گفت به اسم پانته آ فکر کردی؟؟؟؟؟   منم اولش جا خوردم گفتم واااااااا چی شد یهو این اسم اومد تو ذهنت؟؟؟؟ این اسم ایرانیه؟؟؟؟؟ گ...
27 مرداد 1391

خاطره خرید مینی واشر

سلام گل مهربون اوضاع خوبه؟؟؟؟؟ شاد و خندونی؟؟؟؟ راستش این روزا خیلی دلواپسم همش نگران شما هستم به نظرت من مامان خوبی برات میشم از همه نظر؟؟؟؟؟؟ اما من همه ی سعیمو می کنم که یه مامان مهربون ، یه دوست خوب  برات باشم من خیلی دلم بهت خوشه تو گل زندگی مایی خیلی منتظر اومدنت بودیم پس مراقبت هستیم اما بذار یه کمی از حال و هوای این روزا برات بگم راستش بابایی اومد پیشمون تا ما احساس تنهایی نکنیم آخه من به توصیه دکتر بیشتر استراحت می کنم بنابراین خونه ی مامان جونی هستم و بابایی سعی می کنه هر چند وقت بیاد و سری به ما بزنه که ما خیلی دلمون براش تنگ نشه بماند که چقدر برای مامانی دوریش سخته راستش دیشب با سلام وصلوات و ک...
27 مرداد 1391

نامه اول به گلم

سلام فرشته ی آسمونی ما سلام گلم سلام پانته آ ی قشنگم امشب یکی از شبهاییه که بی خوابی زده به سرم و من بالاخره تصمیم گرفتم یه دفتر خاطرات اینترنتی برات بسازم امروز دقیقا 24 هفته و 4 روزه که خدا تو رو به من داده و من حس مادری رو دارم میچشم حالا حالم بهتره و سعی می کنم یه یادگاریه خوب برات اینجا بسازم تا لحظه به لحظه زندگیت رو بتونی اینجا ببینی و بخونی امیدوارم تنبل نباشم و تا  جایی که بتونم از با تو بودن بنویسم دوست دارم تک گل قشنگ زندگی                                     ...
25 مرداد 1391